فهرست مطالب
Toggleرهبران فردا: مهارتهای حیاتی برای موفقیت در سال ۲۰۵۰ و پس از آن
رهبران فردا به مجموعهای از مهارتهای گسترده و عمیق نیاز دارند که فراتر از تیزبینی سنتی در کسبوکار باشد.
در دنیای به سرعت در حال تغییر ما، مهارتهای مورد نیاز رهبران همواره در حال تکامل است. در حالی که همیشه نیاز به مهارتهای رهبری همیشگی – مانند توانایی تعیین یک چشمانداز الهامبخش و ایجاد انگیزه و مشارکت در یک تیم – وجود دارد، مهارتهای حیاتی مورد نیاز رهبران فردا توسط محیط تجاری پیچیده و پویای امروز شکل میگیرند.
برای درک الزامات رهبری فردا، اتحادیه مدارس کسبوکار CEMS از شرکای شرکتی خود خواست تا مهارتهایی را که متخصصان جوان برای رهبران موفق در سال ۲۰۵۰ و پس از آن نیاز دارند، شناسایی کنند. این اتحادیه پنج شایستگی کلیدی را مشخص کرد که رهبران جهانی موفق را در آینده متمایز خواهد کرد.
پنج شایستگی کلیدی برای رهبران جهانی فردا
طبق این تحقیق، پنج شایستگی کلیدی مورد نیاز رهبران فردا عبارتند از:
دقت تحلیلی همراه با خلاقیت
رهبران نه تنها باید مهارتهای تحلیلی قوی داشته باشند، بلکه باید توانایی سادهسازی دادههای پیچیده و تبدیل آنها به تصمیمات متحولکننده را نیز داشته باشند. خلاقیت و تفکر خارج از چارچوب، ویژگیهای تعیینکنندهای خواهند بود که رهبران انسانی را از تصمیمگیریهای مبتنی بر اتوماسیون و هوش مصنوعی متمایز میکند.
طرز فکر کارآفرینانه
سازمانها به طور فزایندهای به دنبال رهبرانی هستند که مدلهای کسبوکار سنتی را به چالش میکشند، تغییر را میپذیرند و نوآوری را با حس قوی هدفمندی هدایت میکنند. فارغالتحصیلان که از خود حل مسئله فعال و تفکر آیندهنگر نشان میدهند، در بازار کار جهانی از مزیت متمایزی برخوردار خواهند شد.
هوش فرهنگی (CQ)
در جهانی به هم پیوسته، رهبران باید بتوانند تفاوتهای فرهنگی را مدیریت کنند، روابط فرامرزی برقرار کنند و به طور مؤثر بر تیمهای متنوع تأثیر بگذارند. تجربه عملی کار با تیمهای بینالمللی در توسعه مهارتهای پلسازی لازم برای همکاری جهانی بسیار مهم خواهد بود.
تخصص در کنار تخصص مدیریتی
درک گسترده از اصول مدیریت دیگر کافی نیست – رهبران باید تخصص تخصصی را نیز به کار گیرند. توانایی ادغام دانش عمیق صنعت با دیدگاه استراتژیک کسب و کار، یک وجه تمایز حیاتی خواهد بود.
تسلط دیجیتال
اگرچه رهبران نیازی به متخصص دیجیتال یا کدنویسی ندارند، اما باید درک قوی از روندهای دیجیتال و تجزیه و تحلیل دادهها داشته باشند. توانایی ارزیابی انتقادی دادهها و انتقال بینشها بین تیمهای فنی و واحدهای تجاری، کلید تصمیمگیریهای آگاهانه خواهد بود.
نیکول دو فونتینز، مدیر اجرایی CEMS، میگوید: «با ادامهی تکامل سریع محیطهای کاری، واضح است که رهبران آینده به مجموعهای از مهارتهای گستردهتر و عمیقتر نیاز خواهند داشت که بسیار فراتر از تیزبینی سنتی در کسبوکار باشد. موفقیت مستلزم چابکی، تفکر خلاق جسورانه، ذهنیت کارآفرینانه، حس قوی هدفمندی و هوش فرهنگی برای رهبری در فراسوی مرزها خواهد بود. برای پشتیبانی از این تغییر، برنامههای توسعهی رهبری، آموزش مدیران و مسیرهای استعدادیابی باید نه تنها بر قابلیتهای دیجیتال و تحلیلی، بلکه بر تسریع این شایستگیهای سطح بالاتر نیز تمرکز کنند.»
ویژگیهای رهبری انسانمحور
با این حال، فقط شایستگیهای فنی و استراتژیک برای رهبران فردا مهم نخواهند بود. تحقیقات CEMS همچنین بر اهمیت فزاینده چهار مجموعه از ویژگیهای رهبری انسانمحور تأکید کرد:
تابآوری و سازگاری:
توانایی پیمایش در جهانی بیثبات، نامطمئن، پیچیده و مبهم (VUCA) در عین حال که از بحران و تحول عبور میکنید.
فروتنی، آسیبپذیری و هوش هیجانی:
رهبری اصیل به طور فزایندهای ارزشمند است و خودآگاهی و همدلی برای الهام بخشیدن به تیمها ضروری تلقی میشوند.
رهبری مبتنی بر ارزشها:
سازمانها از رهبران انتظار دارند که موفقیت کسبوکار را با تأثیر اجتماعی گستردهتر همسو کنند و تصمیمگیری اخلاقی و مسئولیتپذیری شرکتی را در اولویت قرار دهند.
رفاه و پایداری:
رهبران آینده باید رفاه ذهنی و جسمی، از جمله رفاه خودشان را ارتقا دهند.
گای لوبیش، استاد رهبری و روانشناسی در دانشکده بازرگانی بینالمللی هالت ، معتقد است که ویژگیهای رهبری انسانمحور برای موفقیت در محیط کار آینده بسیار مهم خواهد بود. او میگوید: «ما شاهد شکاف ارتباطی فزایندهای بین رهبران و تیمهایشان هستیم، شکافی که دیگر نمیتوان آن را صرفاً به گردن دورکاری انداخت، به خصوص که بسیاری از سازمانها به همکاری حضوری روی آوردهاند.»
لوبیش معتقد است که نیروی کار امروزی خواستار همدلی، حمایت و درک بیشتر است. او میگوید: «کارمندان میخواهند واقعیتهایشان، از استرس مالی و فشارهای کار و زندگی گرفته تا چالشهای سلامت روان، مورد توجه قرار گیرد. این تغییر، رهبرانی را میطلبد که بتوانند ارتباط عاطفی واقعی را تقویت کنند.»
به گفته لوبیش، رهبری مدرن به معنای تسلط بر دوگانگی حضور و فضا است. او این را به عنوان «توانایی ارتباط عمیق و هدایت هدفمند، در عین حال عقبنشینی برای امکان تأمل، تجدید قوا و توانمندسازی دیگران» توصیف میکند.
لوبیش اضافه میکند: «حفظ این تنش – بین هدایت و دادن فضا – به سرعت در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین مهارتها برای رهبرانی است که پیچیدگیهای محیط کار امروزی را مدیریت میکنند.»
مهارتهایی برای آینده
کارفرمایان آیندهنگر در حال حاضر استراتژیهای استعدادیابی خود را در پاسخ به نیازهای آینده تنظیم میکنند. آنها همچنین در حال بررسی این هستند که چگونه میتوانند رهبران فردا را به طور مؤثر توسعه دهند.
جاناتان فون گوتزایت، مدیر ارشد جذب استعدادها و تجربه کارکنان در گروه هواپیمایی لوفتهانزا، میگوید: «ما میدانیم که جهان به سرعت در حال تکامل است. در حالی که مهارتهای اصلی کسبوکار همچنان ضروری هستند، ما سه شایستگی کلیدی را که از رهبران آینده انتظار داریم، شناسایی کردهایم: جاهطلبی، مسئولیتپذیری و همدلی.»
فون گوتزایت میگوید که جاهطلبی به معنای داشتن چابکی، آمادگی برای کشف سرمایهگذاریهای جدید، مشتریمداری و آیندهنگری استراتژیک است – «به طور خلاصه، توانایی ایجاد تأثیر در یک سازمان». او استدلال میکند که مسئولیتپذیری فراتر از پاسخگویی است. «این در مورد پرورش فرهنگ توانمندسازی است، جایی که بازخورد و قدردانی در عمل روزمره گنجانده میشود.» همدلی در مورد ایجاد امکان همکاری است – «الهام بخشیدن به دیگران، ایجاد شور و شوق و گرد هم آوردن افراد، ایدهها و دیدگاههای متنوع به روشی سازنده و فراگیر». این سه اصل، نحوه استخدام و توسعه رهبران، تا سطح هیئت مدیره، توسط لوفتهانزا را هدایت میکند.
نیکولاس باربیه، رئیس بخش مشارکت شرکتی در بانک BNP Paribas در پرتغال، میگوید این بانک به دنبال فارغالتحصیلان انعطافپذیری است – چه در وظایفی که بر عهده میگیرند و چه در رویکردشان به حل مسئله. او میگوید: «اینها افرادی هستند که ما آنها را دارای پتانسیل رهبری میدانیم، افرادی که میتوانند طرز فکر استراتژیک خود را پرورش دهند، مسائل را به هم مرتبط کنند و در محیطی که به سرعت در حال تحول است، راهحلهای مؤثری ارائه دهند.»
بانک BNP Paribas همچنین برای دیدگاه بینالمللی ارزش قائل است. باربیه توضیح میدهد: «فارغالتحصیلان ما باید به راحتی در یک اکوسیستم متنوع حرکت کنند، با همکارانی از هشت ملیت مختلف کار کنند و با اعتماد به نفس در یک سازمان واقعاً جهانی مشارکت داشته باشند. در نهایت، ما بر توانایی پیشرفت در محیطهای گروهی تأکید داریم. یک طرز فکر جمعی فوقالعاده قدرتمند است – ما افرادی را میخواهیم که بتوانند به طور فعال در کارگاههای همآفرینی شرکت کنند و در استفاده از ابزارهایی مانند مصورسازی دادهها و هوش مصنوعی، چه در محل کار و چه از راه دور، راحت باشند.»
پرورش رهبران فردا
سرمایهگذاری در توسعه بدون شک برای کارفرمایانی که به دنبال پرورش رهبران فردا هستند، بسیار مهم است. با این حال، این حوزهای است که امروزه اغلب نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال، طبق تحقیقات ارائه دهنده اطلاعات گالوپ ، کمتر از نیمی از کارمندان آمریکایی (۴۵٪) در سال ۲۰۲۴ در هرگونه آموزش یا کارآموزی برای ایجاد مهارتهای جدید برای شغل فعلی خود شرکت کردهاند. رهبران باید اکنون به این فکر کنند که چگونه میتوانند نسلهای بعدی را که پس از آنها میآیند، درگیر و توسعه دهند. هیچ وقت برای شروع برنامهریزی برای آینده زود نیست.
این مقاله توسط تیم ترجمه تجارت سبز ترجمه و انتشار یافته است. جهت مطالعه مقاله اصلی در سایت مجله فوربز از این آدرس استفاده کنید.
بدون دیدگاه